مرسدس C200 و ب ام و 320 را باید دو محصول کلاسیک از بنز و ب ام و نامید. دو رقیبی که بیش از 30 سال است از رویارویی با هم خسته نشده اند.پس از سال ها جنگ برابر و نابرابر این دو سدان نسبتا کوچک در شرایطی رو در روی یکدیگر قرار گرفته اند که برای اولین بار در طول تاریخ هر دو از پیشرانه های چهار سیلندر توربو نیرو می گیرند.از این رو شاید این نبرد دیرینه اکنون نزدیک تر از همیشه باشد.
عملکرد هم سطح
اگر نسل های پیشین مرسدس C200 و ب ام و 320i را بررسی نماییم،یافتن مدل های شش سیلندر از ب ام و 320 یا نمونه های کمپرسور از مرسدس سی 200 به هیچ عنوان دشوار نخواهد بود،اما در مهندسی تازه ترین نسل های این دو خودرو،می توان اثرات روند جهانی کاهش حجم پیشرانه ها (engine Down sizing) را به وضوح مشاهده کرد.پیشرانه شش سیلندر خطی معروف ب ام و جای خود را به نمونه ای چهار سیلندر با توربو twin scroll داده است و مرسدس بنز نیز سرانجام تصمیم به جایگزینی کمپرسور معروف خود با تکنولوژی برتر یعنی توربوچارجر گرفته است.
ب ام و بر اساس سنت های خود برای 320 از پیشرانه 2.0 لیتری بهره گرفته اما وضعیت مشابه در مورد مرسدس صادق نیست ، چرا که حجم جابه جایی پیشرانه سی 200 تنها 1.8 لیتر است.با این وجود قدرت و گشتاور حاصل از هر دو نیروگاه بسیار به یکدیگر نزدیک بوده و از همین رو این دو خودرو به هر شکلی رقیب یکدیگر از آب در آمده اند.البته در نهایت، تفاوت تکنولوژی نسل تازه ب ام و سری 3 در مقابل بنز ، زمانی مشخص خواهد شد که با توجه به جدول مربوط به نتایج تست شتاب ،چابکی پیشرانه ب ام و از دورهای پایین تر اثبات شود.
در واقع همانطور که از اعداد و ارقام مشخص است ، موتور n20 ب ام و کمی زودتر از مرسدس بنز به حداکثر گشتاور و قدرت خود می رسد و همین امر در کنار بهره گرفتن از گیربکس مدرن هشت سرعته به اندکی شتاب بهتر و مصرف کمتر سوخت منجر شده که البته قابل اغماض است، چرا که اختلاف بزرگی به حساب نمی آید.به طور کلی اختلاف عملکرد دو خودرو بیش از آنکه مربوط به تفاوت در پیشرانه ها باشد، از اختلاف در گیربکس هفت سرعته مرسدس بنز با گیربکس هشت سرعته ب ام و نشات می گیرد.علیرغم عملکرد قابل قبول و نرم گیربکس مرسدس بنز باید گفت که در نهایت عملکرد گیربکس ZF تنظیم شده توسط ب ام و فوق العاده است و از برتری آن نمی توان چشم پوشی کرد.
پیشرانه مرسدس در حالت رانندگی پر فشار اندکی با ثبات تر و کم صدا تر ظاهر می شود.از سوی دیگر می توان گفت که صدای فریاد موتور N20 ب ام و در شرایط مشابه با وضوح بیشتری شنیده می شود.تفاوت در این زمینه را می توان به عملکرد تحسین برانگیز شفت های تعادلی دوگانه در پیشرانه مرسدس بنز نسبت داد،البته ب ام و نیز با هدف بهبود منحنی گشتاور ، بهبود عملکرد توربو چارجر و کاهش فشار برگشتی اگزوز (Back Pressure) از تکنولوژی خاصی در سیستم اگزوز بهره می برد، بر این اساس یک دریچه در مسیر دوگانه اگزوز وارد عمل شده و با تغییر مسیر به بهبود عملکرد موتور در دورهای پایین کمک می کند، البته پیشینه استفاده از چنین سامانه ای در ب ام و سری سه به اواسط دهه نود و مدل 328is از سریE36 بر می گردد.
یکی دیگر از نکات نه چندان خوشایند سری سه تازه، شاید سامانه استارت استاپ (START/STOP) باشد که با هدف کاستن از مصرف سوخت و خاموش کردن پیشرانه در توقف های کوتاه طراحی شده است اما عملکرد آن به گونه ایست که بسیاری افراد ترجیح می دهند تا هزینه بیشتر سوخت را به جان بخرند و این سامانه را از مدار خارج کنند چرا که خاموشی های مکرر پیشرانه در توقف های بسیار کوتاه در ترافیک سنگین شهری مانند تهران، می تواند به امری آزار دهنده مبدل شود.در واقع شاید بد نبود که امکان تنظیم میزان حساسیت این سامانه بر اساس مدت زمان توقف وجود داشت.
ب ام و بر اساس سنت های خود برای 320 از پیشرانه 2.0 لیتری بهره گرفته اما وضعیت مشابه در مورد مرسدس صادق نیست ، چرا که حجم جابه جایی پیشرانه سی 200 تنها 1.8 لیتر است.با این وجود قدرت و گشتاور حاصل از هر دو نیروگاه بسیار به یکدیگر نزدیک بوده و از همین رو این دو خودرو به هر شکلی رقیب یکدیگر از آب در آمده اند.البته در نهایت، تفاوت تکنولوژی نسل تازه ب ام و سری 3 در مقابل بنز ، زمانی مشخص خواهد شد که با توجه به جدول مربوط به نتایج تست شتاب ،چابکی پیشرانه ب ام و از دورهای پایین تر اثبات شود.
در واقع همانطور که از اعداد و ارقام مشخص است ، موتور n20 ب ام و کمی زودتر از مرسدس بنز به حداکثر گشتاور و قدرت خود می رسد و همین امر در کنار بهره گرفتن از گیربکس مدرن هشت سرعته به اندکی شتاب بهتر و مصرف کمتر سوخت منجر شده که البته قابل اغماض است، چرا که اختلاف بزرگی به حساب نمی آید.به طور کلی اختلاف عملکرد دو خودرو بیش از آنکه مربوط به تفاوت در پیشرانه ها باشد، از اختلاف در گیربکس هفت سرعته مرسدس بنز با گیربکس هشت سرعته ب ام و نشات می گیرد.علیرغم عملکرد قابل قبول و نرم گیربکس مرسدس بنز باید گفت که در نهایت عملکرد گیربکس ZF تنظیم شده توسط ب ام و فوق العاده است و از برتری آن نمی توان چشم پوشی کرد.
پیشرانه مرسدس در حالت رانندگی پر فشار اندکی با ثبات تر و کم صدا تر ظاهر می شود.از سوی دیگر می توان گفت که صدای فریاد موتور N20 ب ام و در شرایط مشابه با وضوح بیشتری شنیده می شود.تفاوت در این زمینه را می توان به عملکرد تحسین برانگیز شفت های تعادلی دوگانه در پیشرانه مرسدس بنز نسبت داد،البته ب ام و نیز با هدف بهبود منحنی گشتاور ، بهبود عملکرد توربو چارجر و کاهش فشار برگشتی اگزوز (Back Pressure) از تکنولوژی خاصی در سیستم اگزوز بهره می برد، بر این اساس یک دریچه در مسیر دوگانه اگزوز وارد عمل شده و با تغییر مسیر به بهبود عملکرد موتور در دورهای پایین کمک می کند، البته پیشینه استفاده از چنین سامانه ای در ب ام و سری سه به اواسط دهه نود و مدل 328is از سریE36 بر می گردد.
یکی دیگر از نکات نه چندان خوشایند سری سه تازه، شاید سامانه استارت استاپ (START/STOP) باشد که با هدف کاستن از مصرف سوخت و خاموش کردن پیشرانه در توقف های کوتاه طراحی شده است اما عملکرد آن به گونه ایست که بسیاری افراد ترجیح می دهند تا هزینه بیشتر سوخت را به جان بخرند و این سامانه را از مدار خارج کنند چرا که خاموشی های مکرر پیشرانه در توقف های بسیار کوتاه در ترافیک سنگین شهری مانند تهران، می تواند به امری آزار دهنده مبدل شود.در واقع شاید بد نبود که امکان تنظیم میزان حساسیت این سامانه بر اساس مدت زمان توقف وجود داشت.
تفاوت سنتی یا اختلاف سلیقه مهندسی
همانطور که احتمالا علاقه مندان پرو پاقرص مرسدس بنز و ب ام و می دانند.هر دو خودرو مورد آزمایش با چند تیپ ظاهری مختلف شامل گونه های اسپرت ،کلاسیک، لاکچری و…عرضه می شوند.از این رو طراحان نهایت سعی خود را به کار بسته اند تا به تمامی سلایق پاسخ دهند اما در نهایت بازهم باید گفت که چه از نظر ظاهری و چه از نظر عملکرد و سواری مرسدس C CLASSهمانطور که انتظار می رود راحت تر و ب ام و نیز همانگونه که توقع دارید دینامیک تر احساس می شود که البته شاید همین تفاوت کوچک در جاده های صاف و هموار آلمان، به اختلافی بزرگ در خیابان های پر دست انداز کشورمان تبدیل شود و دلیلی برای شکایت مالکین ب ام و از سفتی فنربندی (به خصوص با لاستیک های ران فلت و رینگ های سایز بزرگ) باشد.غیر از فنربندی ، عملکرد گیربکس مرسدس بنز نیز بیشتر به سمت رانندگی نرم و آرام گرایش دارد و در مقابل ب ام و از هر زاویه ای راننده را برای یورش به مسیرهای پر پیچ و خم تشویق می کند و عملکردی لذت بخش و تهاجمی را برای راننده به نمایش می گذارد به خصوص فرمان که اندکی سنگین و در عین حال فوق العاده دقیق احساس می شود.از این رو می توان ب ام و را خودرویی راننده محور دانست در حالی که برای مهندسان بنز رفاه و آرامش همه سرنشیان در یک سطح اهمیت داشته است و از همین رو عایق بندی مرسدس نیز اندکی بهتر از ب ام و انجام شده است.مشابه همین شرایط در مورد راحتی و ابعاد صندلی ها نیز به چشم می خورد، آنچنان که صندلی های ب ام و بهتر می تواند نیروی جانبی وارد بر بدن سرنشیان را خنثی کند و در عوض صندلی مرسدس برای مسافت های طولانی و رانندگی بلند مدت راحت تر به نظر می رسد.این در حالیست که راننده ب ام و به لطف شیب هفت درجه ای مجموعه کنسول میانی (به سمت راننده) ارگونومی بالاتری را تجربه می کند و در مجموع طراحی داخلی ب ام و نسبت به مرسدس سال خورده، با لغاتی نظیر اصیل ، چشم نواز و البته مدرن قابل توصیف است.جالب آنکه نظر تمامی گروه آزمایش در این زمینه یکسان است.
بازار ایران
نمونه های صفر کیلومتر ب ام و 320i 2013 یا حتی 2014 در بازار کشورمان بسته به انصاف فروشنده و سطح تجهیزات بین 200 تا 250 میلیون تومان قیمت گذاری می شوند.این در حالیست که قیمت نمونه های صفر کیلومتر مشابه مرسدس بنز C200 اندکی بیشتر بوده و محدوده ای از 230 تا 265 میلیون تومان را شامل می شود،البته مرسس از نظر فروش دست دوم نیز در فهرست خودروهای رُند بازار جای می گیرد و از این رو شاید از افت قیمت کمتری نسبت به ب ام و برخوردار باشد. در مجموع نسل تازه سری سه ، خودرویی به روز تر از منظر مهندسی و طراحی به شمار می آید و همچون سی 200 از مشکل همسان بودن ظاهر با مدل های قدیمی مدل 2008 و 2009 رنج نمی برد.از این رو با انتخاب ب ام و 320 ، بی شک خودروی هیجان انگیز تر را با قیمتی مناسب تر خریده اید که البته در خیابان نیز بیشتر جلب توجه می کند.در مقابل اگر راحتی را به هیجان رانندگی ترجیح می دهید و چندان دل خوشی از جلب توجه در کوچه و خیابان ندارید، C200 برای شما مناسب تر خواهد بود.هرچند در هر صورت نباید فراموش کرد که پیشرانه پیشرفته و توربو هیچ یک از این دو خودرو با بنزین بی کیفیت موجود در کشور سازگاری ندارد و همین مسئله می تواند در بلند مدت به کاهش عمر مفید قطعات درونی پیشرانه منجر شود.
در نهایت:
مقام نخست: ب ام و 320i با 498 امتیاز
آنچه در این رقابت فوق العاده نزدیک به کمک ب ام و آمد، طراحی بدنه ، گیربکس تقریبا بی عیب و نقص،شتاب اولیه بهتر، مصرف سوخت اندکی کمتر و از همه مهمتر قیمت پایه مناسب تر نسبت به مرسدس بنز بود، هرچند از فضای داخلی وسیع تر ب ام و به خصوص برای سرنشینان ردیف عقب نیز نباید گذشت.سری سه جدید را باید از هر زاویه ای، قدمی مثبت نسبت به نسل پیشین (E90) قلمداد کرد.رعابت اصول سنتی ب ام و ، هماهنگی فنی کم نظیر،کیفیت ساخت بالا و البته هندلینگ و دینامیک رانندگی فوق العاده می توانند نظر مساعد هر فردی را نسبت به 320i جلب کنند.
آنچه در این رقابت فوق العاده نزدیک به کمک ب ام و آمد، طراحی بدنه ، گیربکس تقریبا بی عیب و نقص،شتاب اولیه بهتر، مصرف سوخت اندکی کمتر و از همه مهمتر قیمت پایه مناسب تر نسبت به مرسدس بنز بود، هرچند از فضای داخلی وسیع تر ب ام و به خصوص برای سرنشینان ردیف عقب نیز نباید گذشت.سری سه جدید را باید از هر زاویه ای، قدمی مثبت نسبت به نسل پیشین (E90) قلمداد کرد.رعابت اصول سنتی ب ام و ، هماهنگی فنی کم نظیر،کیفیت ساخت بالا و البته هندلینگ و دینامیک رانندگی فوق العاده می توانند نظر مساعد هر فردی را نسبت به 320i جلب کنند.
مقام دوم: مرسدس بنز C200 با 491 امتیاز
بنز در این آزمون بازنده نیست، فقط شخصیتی متفاوت از ب ام و را به نمایش می گذارد که شاید چندان با روح یک سدان اسپرت و گران قیمت سازگاری نداشته باشد.آرامش بیشتر به لطف عایق بندی بهتر، فنربندی نرم تر و پیشرانه کم صدا تر از جمله برتری های نسل فعلی C CLASS بودند.در مقابل،فضای نسبتا فشرده صندلی عقب برای بنز گران تمام شد،هرچند این خبر نوید بخش شنیده می شود که فاصله محوری نسل بعدی سی کلاس در حدود 9 سانتی متر از مدل فعلی بیشتر خواهد شد و از همین رو با اطمینان می توان گفت که این نقیصه نیز از سال 2015 به شکل کامل از بین خواهد رفت.زمانی که با ارائه نسل تازه،بنز به خودروی جدید تر این نبرد تمام نشدنی مبدل می شود.
مرسدس C200 و ب ام و 320 را باید دو محصول کلاسیک از بنز و ب ام و نامید. دو رقیبی که بیش از 30 سال است از رویارویی با هم خسته نشده اند.پس از سال ها جنگ برابر و نابرابر این دو سدان نسبتا کوچک در شرایطی رو در روی یکدیگر قرار گرفته اند که برای اولین بار در طول تاریخ هر دو از پیشرانه های چهار سیلندر توربو نیرو می گیرند.از این رو شاید این نبرد دیرینه اکنون نزدیک تر از همیشه باشد.نبرد دو آلمانی مدرن که هم اکنون در بازار کشورمان نیز حضور دارند، هرچند تاکنون سابقه نداشته که هیچ یک از طرفداران دو آتیشه ب ام و از عشق خود دست بکشند و یکی از محصولات مرسدس را جایگزین محبوب باواریایی کنند، یا هیچ بنز بازی از ستاره اشتوتگاری روی برگرداند و راه جبهه مونیخ را در پیش گیرد اما به هرحال این نبرد تمام نشدنی همیشه با جذابیت و هیجان فراوانی همراه است.نبردی که می تواند بر انتخاب بسیاری افرادی که تعصب چندانی روی برندها ندارند تاثیر گذار باشد.
بنز در این آزمون بازنده نیست، فقط شخصیتی متفاوت از ب ام و را به نمایش می گذارد که شاید چندان با روح یک سدان اسپرت و گران قیمت سازگاری نداشته باشد.آرامش بیشتر به لطف عایق بندی بهتر، فنربندی نرم تر و پیشرانه کم صدا تر از جمله برتری های نسل فعلی C CLASS بودند.در مقابل،فضای نسبتا فشرده صندلی عقب برای بنز گران تمام شد،هرچند این خبر نوید بخش شنیده می شود که فاصله محوری نسل بعدی سی کلاس در حدود 9 سانتی متر از مدل فعلی بیشتر خواهد شد و از همین رو با اطمینان می توان گفت که این نقیصه نیز از سال 2015 به شکل کامل از بین خواهد رفت.زمانی که با ارائه نسل تازه،بنز به خودروی جدید تر این نبرد تمام نشدنی مبدل می شود.
مرسدس C200 و ب ام و 320 را باید دو محصول کلاسیک از بنز و ب ام و نامید. دو رقیبی که بیش از 30 سال است از رویارویی با هم خسته نشده اند.پس از سال ها جنگ برابر و نابرابر این دو سدان نسبتا کوچک در شرایطی رو در روی یکدیگر قرار گرفته اند که برای اولین بار در طول تاریخ هر دو از پیشرانه های چهار سیلندر توربو نیرو می گیرند.از این رو شاید این نبرد دیرینه اکنون نزدیک تر از همیشه باشد.نبرد دو آلمانی مدرن که هم اکنون در بازار کشورمان نیز حضور دارند، هرچند تاکنون سابقه نداشته که هیچ یک از طرفداران دو آتیشه ب ام و از عشق خود دست بکشند و یکی از محصولات مرسدس را جایگزین محبوب باواریایی کنند، یا هیچ بنز بازی از ستاره اشتوتگاری روی برگرداند و راه جبهه مونیخ را در پیش گیرد اما به هرحال این نبرد تمام نشدنی همیشه با جذابیت و هیجان فراوانی همراه است.نبردی که می تواند بر انتخاب بسیاری افرادی که تعصب چندانی روی برندها ندارند تاثیر گذار باشد.